معرفی کتاب و ...

معرفی کتاب

معرفی کتاب و ...

معرفی کتاب


شب فرو می افتاد
به درون آمدم و پنجره ها رابستم
باد با شاخه در آویخته بود
من در این خانه تنها تنها
غم عالم به دلم ریخته بود
ناگهان حس کردم

که کسی
آنجا بیرون در باغ
در پس پنجره ام می گرید
صبحگاهان شبنم
می چکید از گل سیب


" امیرهوشنگ ابتهاج ( سایه ) "