همه مشغول کاری هستند که تکراری
است یعنی یک بار-در سال های دور یا نزدیک-انجام شده،اما شاید خوب انجام
نشده و برای همین هم دوباره باید انجامش داد.یعنی باید باز هم مرده ها را
برگرداند به سرجاهاشان،یعنی به قبرهای خیسشان که – بی نظم و ترتیب و بی آنکه
به فکر مردم باشند-از آنها زده اند بیرون و هیچ هم فکر نکرده اند که اگر
شصت پای یکی رفت وردست گل و گردن آن دیگری،آن وقت تکلیف چیست و چه کسی باید
جوابگو باشد؟ گیریم که سیل امده و همه چیز را ویران کرده،اما این که دلیل
نمی شود.آمده که آمده.خیلی ها می آیند و می روند.اما نقل فقط از کسانی باقی
می ماند که سر جای خودشان نبوده باشند.
مردگان باغ سبز- محمدرضا بایرامی