معرفی کتاب و ...

معرفی کتاب

معرفی کتاب و ...

معرفی کتاب


عزیز دلم سیمین جان، باز در مطالب امروزم به تو پریده ام. معذرت می خواهم. آدم هزاری هم که با خودش قرار می گذارد، گاهی که حالش خوب نیست قول و قرارها یادش می رود. غرضم آن قرار «فرمانبرداری از تو» است که می دانی. و خوبی اش این است که همیشه این امید را دارم که تو مرا ببخشی. دختر جان، من خیلی از مسائل را هنوز برای تو مطرح نکرده ام، مسائلی را درباره خودم و درباره تو می ترسم برایت مطرح کنم و همیشه از طرف تو منتظر فتح بابی هستم تا حرفم را بزنم و وقتی می بینم تو این طور کوتاه و سرسری می نویسی، ازین که امکانی برای حرف زدن به من نمی دهی، عصبانی می شوم. تو می دانی یا شاید هم نمی دانی که من هنوز خیلی از سنگ ها را با خودم هم وا نکنده ام چه رسد با تو. آدمی این طور است، منتها مردم معمولاً از شناختن خودشان فرار می کنند یا به فکر این نمی افتند که «خود»ی هم دارند. ولی عزیز دلم، من می خواهم این سنگ ها را با خودم وابکنم تا در نتیجه بتوانم با تو هم وا بکنم.


"نامه های سیمین دانشور و جلال آل احمد ، انتشارات نیلوفر، مسعود جعفری."

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد